سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زینت بخش مرد، دانش و بردباری اوست [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 86 شهریور 24 , ساعت 7:0 صبح
f4.gif (6540 bytes)
جمعه 86 شهریور 23 , ساعت 7:0 صبح
f3.gif (6306 bytes)
پنج شنبه 86 شهریور 22 , ساعت 7:0 صبح
f2.gif (4885 bytes)
چهارشنبه 86 شهریور 21 , ساعت 7:0 صبح
1.gif (3207 bytes)

f1.gif (4879 bytes)


دوشنبه 86 شهریور 19 , ساعت 8:59 صبح

بصیرت:در جریان مذاکراتی که دوم تیرماه میان دکتر علی لاریجانی و محمد البرادعی در وین انجام شد، توافقی برای رسیدن به چارچوبی جامع برای پاسخ به مسائل باقی مانده میان ایران و آژانس انجام شد که بر اساس آن قرار شد معاونان دو طرف، ظرف مدت 60 روز مدالیته ای را برای این منظور تدوین و طراحی نمایند.

با تدوین «طرح اقدام» و انجام سه دور مذاکره در وین و تهران که از 20 تیر ماه آغاز و تا اواخر مرداد ماه ادامه یافت، نتیجه و جمع بندی نهایی مذاکرات در اختیار محمد البرادعی قرار گرفت تا گزارش خود را برای نشست فصلی شورای حکام در 10 سپتامبر (19 شهریور) آماده و ارائه نماید.

 

¤ پایان بحران عدم اعتماد

روز پنج شنبه (8 شهریور) گزارش البرادعی منتشر گردید. گزارشی که به اعتقاد برخی تحلیل گران، یکی از مثبت ترین گزارش های مدیرکل آژانس درباره فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران طی چهار و نیم سال گذشته بوده است. نقاط مثبت این گزارش عبارتند از:

- بندB گزارش تصریح می کند: آژانس اعلام می نماید بررسی ها، نظارت ها و اطلاعات به دست آمده درباره سلول های داغ در راکتور تحقیقاتی تهران و فرایند کار در راکتور آب سنگین اراک نشان می دهد که هیچ نشانه ای از انحراف در دو موضوع «بازفراوری» و «پلوتونیوم» در فعالیت های هسته ای ایران وجود ندارد.

- در گزارش آمده است، ایران به گونه ای چشمگیر از خود همکاری نشان داده و با آژانس به توافق رسیده است.

- البرادعی همچنین تصریح می نماید در قالب طرح اقدام، مقرر گردید ایران به 5 موضوع و ابهام آژانس درباره «بازفراوری اورانیوم غنی شده»، «پلوتونیوم»، «سانتریفیوژهای پی یک و پی دو»، «پروژه نمک سبز و نیمکره فلزی» و «معدن گچین» توضیحاتی را ارائه نماید که با گزارش شفاف ایران و بازرسی ها و راستی آزمایی های اطلاعات ارائه شده، هیچ انحرافی در دو موضوع بازفراوری و پلوتونیوم مشاهده نگردید.

- البرادعی در گزارش خود همچنین تصریح می کند: در پیوست گزارش ارائه شده، متن موافقت نامه ایران با آژانس بر سر تعیین برنامه کاری جهت پاسخ به مسائل باقی مانده به عنوان ضمیمه الصاق گردیده است که این توافقنامه، گامی بسیار مهم جهت یافتن پاسخ برای مسائل و سوالات باقی مانده می باشد.

در تحلیل کلی گزارش البرادعی می توان ادعا کرد این گزارش «بحران عدم اعتماد به فعالیت های هسته ای ایران» را متوقف نموده و مسیر جدیدی را برای همکاری های دوباره ایران و آژانس گشوده است.

¤ سنت همیشگی البرادعی

در عین حال، گزارش البرادعی دارای نقاط ضعف و ابهاماتی است که به برخی از آن موارد اشاره ای گذرا خواهد شد.

- این گزارش مانند گزارش های قبلی البرادعی که از یک سنت همیشگی پیروی می نماید، گزارشی دو پهلو و ابهام آلود است. وی در ارزیابی فعالیت های هسته ای ایران اعلام می نماید: «آژانس قادر به تایید چشم انداز و ماهیت برنامه هسته ای ایران نیست.» البرادعی همچنین تاکید می کند: «پس از اجرای برنامه کاری توافق شده میان ایران و آژانس، نیاز است ایران نسبت به اعتمادسازی چشم انداز و ماهیت برنامه صلح آمیز هسته ای خود اقدام کند.»

- البرادعی اگر چه در گزارش خود به مختومه شدن پرونده پلوتونیوم و بازفراوری اشاره می کند، در عین حال بر فعالیت های هسته ای ایران و این که قادر به تایید آنها نیست، اشاره ای ندارد بلکه به طور کلی به چشم انداز برنامه اشاره می کند و این بدان معناست که با وجود حل ابهامات آژانس در موضوعات و مسائل مختلف در آینده ای نزدیک، تایید چشم انداز و ماهیت برنامه هسته ای ایران مقوله دیگری است که نیازمند بررسی و ارزیابی جداگانه ای خواهد بود.

- البرادعی در حالی خواستار اجرای بازرسی های گسترده تر، اجرای پادمان ها و تصویب پروتکل الحاقی توسط ایران شده که پرونده فعالیت های هسته ای ایران از محل اصلی خود در وین خارج شده و در شورای امنیت بررسی می گردد. بنابراین شایسته بود البرادعی شرط تحقق خواسته های آژانس را بازگشت پرونده ایران از نیویورک به وین عنوان می کرد. به تعبیری دیگر، در تاریخ آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران تنها کشوری است که در فرایند تعامل و همکاری نزدیک با این آژانس بین المللی قرار دارد در عین حال پرونده اش همزمان به عنوان تهدید صلح بین المللی در شورای امنیت مطرح می باشد.

¤ بلیت بخت آزمایی غرب

در ارزیابی گزارش البرادعی، نه باید آنقدر ذوق زده شد و آن را گزارشی صددرصد مثبت، بدون سابقه و پیروزی قاطع ایران در پرونده هسته ای ایران برشمرد و نه آنقدر منفی بین بود که آن را چراغ سبزی برای رفتارهای سخت گیرانه و باج خواهانه دنیای غرب قلمداد کرد. در واقع مثبت یا منفی بودن این گزارش، بستگی به نوع مواجهه و رفتاری دارد که دستگاه دیپلماسی ما در قبال این گزارش از خود نشان خواهد داد، همانگونه که «لی فینشتاین» کارشناس روابط خارجی آمریکا، در تحلیلی که در روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» به چاپ رسانده، بر این مطلب تاکید می کند «غرب یک بلیت بخت آزمایی در دست دارد که پیروزی در آن به پاسخ ها و واکنش های ایران بستگی دارد.»

دستگاه دیپلماسی ما در مواجهه با گزارش البرادعی می تواند این گونه برخورد نماید که غرب پس از پیمودن مسیرهای نافرجام تهدید، تحریم، انزواسازی و تغییر رفتار ایران، اینک به نقطه صفر بازگشته و استراتژی خود را در «برچیدن» یا «توقف کامل» فعالیت های هسته ای کشورمان را از راه مذاکره و دیپلماسی پیگیری می نماید. به عبارتی دیگر پس از آنکه دنیای غرب نتوانست از راه تهدید بین المللی سد راه اراده ملی ایرانیان گردد، اینک از سر دوستی می خواهد به اهداف خود دست پیدا کند. غرب به ویژه دولتمردان کاخ سفید، به داشته هایشان نگاه می کنند و این داشته ها بسیار کمتر و شکننده تر از سال های قبل است در حالی که در این مدت، توان دفاعی سخت افزاری و نرم افزاری جمهوری اسلامی ایران به میزان غیرقابل تصوری افزایش داشته است. تجربه دولتمردان غربی حداقل طی پنج سال گذشته و در برخورد با پرونده هسته ای ایران نشان می دهد، اقدامات آنان تا جایی که موثر است، عملی نبوده و در مراحلی هم که عملی گردیده، موثر نبوده است.

تجربه 18 ماهه ارسال پرونده ایران از وین به نیویورک نشان داد که تصمیم گیری برای این شورا، نفس گیرتر و سخت تر از آن است که به تصور می آمد بنابراین برای فرار از این مخمصه، غرب به الگوی سه گانه «شورای امنیت»، «آژانس» و «اتحادیه اروپا» روی آورده است. ضمن آنکه این الگوی جدید می تواند، ظرفیت و انرژی دستگاه دیپلماسی ایران را معطوف سه نقطه کرده و از ظرفیت و هوشمندی آن تا حدود قابل ملاحظه ای بکاهد. از سوی دیگر، جایگاه آژانس در تعاملات بین المللی به گونه ای است که توافقات صورت گرفته با آن، از ضمانت اجرای پایینی برخوردار می باشد.

¤ خلأ اطلاعاتی آژانس

از سوی دیگر، توافقات اخیر ایران و آژانس برای حل و فصل مسائل باقی مانده در قالب طرح اقدام و گزارش مثبت البرادعی از همکاری های چشم گیر ایران با آژانس، می تواند با هدف از بین رفتن آنچه «خلأ اطلاعاتی آژانس» از فعالیت های هسته ای ایران نامیده می شود، باشد. ابراز خوشحالی محافل خبری غرب از اجازه ایران برای بازرسی و دیدار از سایت آب سنگین اراک به عنوان یکی از مراکز مهمی که دسترسی به آن محدود شده بود، می تواند شاهدی بر این بازی دوگانه و پیچیده باشد.

در این میان نباید فراموش کرد که در چالش 50 ماهه هسته ای ایران و غرب، طرف غربی هرگاه به نفعش بوده، سرنوشت مذاکرات ایران و آژانس را به مذاکرات با صاحبان حق وتو، اتحادیه اروپایی و آمریکا و در نهایت 1+5 پیوند زده و حتی در بعضی موارد آژانس به عنوان نهادی حقوقی، در مذاکره با ایران کارکردی کاملا سیاسی به نیابت از اتحادیه اروپا پیدا کرده است. ضمن آنکه، در مقطعی دیگر از پرونده هسته ای به خصوص در ژوئن2006 و هنگام ارائه بسته پیشنهادی غرب به ایران، آژانس بین المللی انرژی اتمی هم توافق و تعامل با ایران را منوط به توافق 1+5 با ایران کرد.

¤ پایان دوره تهدید و تعلیق

اما از زاویه ای دیگر، گزارش البرادعی را می توان به فال نیک گرفت چرا که درخواست ها از ایران که زمانی به برچیدن، توقف و تعلیق جامع منحصر شده بود، اینک به تایم اوت و پذیرش شرایط ایران هسته ای معطوف شده است. در حقیقت ما وارد دوره ای شده ایم که باید آن را پایان دوره تهدید و تعلیق نامید و دکترین های محور شرارت، چماق و هویج، مکانیسم ماشه و پروژه قورباغه، ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده، بنابراین غرب چاره ای جز انتقال دیالوگ و تحرک بین المللی از مسیر شورای امنیت به دالان مذاکره و تفاهم با ایران از طریق آژانس بین المللی انرژی اتمی ندارد. از این رو، آژانس برای دنیای غرب آبروداری می کند. رفتار 25 ماهه جمهوری اسلامی ایران پس از شکستن تعلیق، گواه این مدعاست که خروج از تعلیق نه یک تاکتیک برای امتیازگیری ایران از حریف، بلکه یک استراتژی است که با پشتوانه اراده ملی و بهره مندی هوشمندانه و مدبرانه از ظرفیت دستگاه دیپلماسی دنبال شده است. در این میان برخی انعطاف ها را نباید به انفعال تفسیر کرد. انعطاف های منطقی و عقلانی، آن روی سکه مقاومت و ایستادگی بر حق یک ملت است.

اگر چه پرونده هسته ای ما روز به روز پیچیده تر و تحلیل جزئیات و پیش بینی مسیر آن دشوارتر می شود، در عین حال می تواند از الگوهای ساده و شفافی همچون «ایستادگی»، «هوشمندی» و «تدبیر» همراه با «انعطاف و مانور» در میدان بازی رقیب تبعیت کند.

شاید گزارش اخیر البرادعی، بخشی از نگرانی های دروغین غرب را برطرف کرده باشد و چنانچه این گزارش، مبنای تصمیم گیری شورای امنیت در نشست سپتامبر باشد، آن وقت باید پرونده هسته ای ایران را از دریچه ای دیگر نگریست. شاید نومحافظه کاران آمریکایی برای بقا و ماندن در کاخ سفید، پل پیروزی خود را در بازگرداندن پرونده هسته ای ایران از نیویورک به وین و سپس خروج آبرومندانه از عراق جستجو می کنند.

 

پنج شنبه 86 شهریور 15 , ساعت 10:28 صبح

احادیث اقتصادی

گرفتن حق ضعیف:
مردم، به خدا سوگند که بی‌گمان کسی از شما نزد من قوی‌تر از ضعیف نیست تا حقش را بگیرم و کسی نزد من ضعیف‌تر از قوی نیست تا حق [دیگران] را از او بستانم. الکامل فی اللغه و الادب؛ ج1، ص 8. 

دوری از ضعیف نشان دادن خود، در نزد دشمنان:
ای علی! اگر[ناچار شوم] دست خود را تا آرنج د ردهان اژدها فرو برم، این عمل نزد من خوش‌تر است از این که، از کسی که چیزی نبوده و دارا شده است، چیزی را درخواست کنم. من لایحضره‌الفقیه، چاپ دوم، انتشارات جامعه مدرسین قم، ج4، ص 373. 

پرهیز از خواری در برابر دشمنان:
رسول خدا(ص) در تمام دوران رسالت خود تلاش کرد تا صورت‌های مختلف استرحام(ترحم طلبیدن از غیر) را از روابط اجتماعی بزداید و جامعه ای سربلند و ارجمند برپا سازد. آن حضرت به پیروان خود می‌آموخت که با سربلندی و ارجمندی زیست کنند و آنان را در این جهت تربیت می‌نمود. عالم ربانی، احمد بن فهد حلی، نقل کرده است که روزی پیامبر اکرم(ص) به اصحاب خود فرمود: «الا تبایعونی»(آیا با من مبایعت نمی‌‌کنید؟) گفتند: ما با شما مبایعت کردیم. فرمود:‌«تبایعونی علی ان لا تسألوا الناس شیئا» (مبایعت کنید مرا در این که از مردمان چیزی خواهش نکنید) و پس از آن اگر از دست کسی تازیانه می‌افتاد، خود فرومی‌آمد و آن را برمی‌داشت و به کسی نمی‌گفت آن را به من بده. عده‌الداعی و نجاح‌الساعی دارالکتاب الاسلامی، بیروت، 1407 ق، صص 99-100.

 دست خدا:
«الا یدی ثلاث: فیدالله العلیا و یدالمعطی التی یلیها و یدالسائل اسفلی الی یوم القیامه، فاستعفف عن السؤال مااستطعت» دست‌ها سه تاست: دست خدا که بالاتر است و دست دهنده که پس از آن است و دست خواهش‌کننده که تا روز قیامت پایین‌تر است، پس تا می‌توانی از خواهش کردن [و اظهار نیاز نمودن] خودداری کن. تاریخ یعقوبی، ج2، ص 67

فزونخواهی اطرافیان:
از لوازم مدیریت صحیح، بستن راه‌های سوءاستفاده از هر طرف به ویژه از جانب اطرافیان و وابستگان است. طبع عافیت طلب و فزونخواه آدمی در مرتبه اسفل‌سافلین میل به «سخره» دارد. این که دیگران را در جهت مطامع خود به کار گیرد و همه چیز را به خود و اطرافیان و وابستگان خود اختصاص دهد و خودکامگی نماید و این امر در همه تاریخ از اسباب سقوط و هلاکت زمامداران و دولت‌ها بوده است. تحف‌العقول، ص 19، احیاءالعلوم، ج2، ص 330. 

 

فزونخواهی اطرافیان:
کسی که در رأس امور قرار می‌گیرد، هر چند که خود، انسانی وارسته باشد و اهل سوءاستفاده و ستم و تعدی نباشد، اما خواه ناخواه اطرافیان و وابستگانی دارد که ممکن است بخواهند از مقام و قدرت او سوءاستفاده کنند و به امتیازها و امکاناتی بیش‌تر از دیگران و خلاف مصالح عمومی دست یابند. ممکن است از وی انتظارهایی داشته باشند که تن دادن به آن انتظارها به منزله زیر پا گذاشتن حدود الهی و منافع عمومی باشد. حق، آن است که از همان ابتدا، باید این گونه انتظارها و امتیازطلبی‌ها را قطع کرد و چنین راهی را سد نمود.  آیین کشورداری از دیدگاه امام علی(ع)، تقریر و تنظیم: حسین کریمی، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366.ش، ص184-185. 

 

مال حلال:
هر کس از دسترنج خویش خورد، خداوند به او نظر رحمت کند و هیچگاه او را عذاب نخواهد کرد. مستدرک الوسائل، ج2، ص 417

 

مال حلال:
هر کس از دسترنج خویش خورد، روز قیامت در کنار انبیاء باشد و از ثواب آنان برخوردار خواهد شد. مستدرک الوسائل، ج2، ص 417

 

مال حلال:
آنکه از دسترنج خویش مال حلال خورد، درهای بهشت به روی او باز شود و از هر دری که بخواهد، وارد خواهد شد. مستدرک الوسائل، ج2، ص 417

 

وصیت به تجار و بازرگانان:
ای گروه تجار و بازرگانان! مواظب و مراقب باشید همه تاجران و بازرگانان، روز قیامت، به عنوان فاجر و بدکار برانگیخته می‌شوند مگر آن بازرگانانی که حدود خدا را رعایت کنند و پرهیزکار و نیکوکار و راستگو باشند. میزان‌الحکمه، ج1، ص 528 

 نهی از احتکار :
از پیامبر اکرم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) نقل شده است:‌ رونق‌دهنده بازار مسلمین با جلب اجناس، روزی بسیاری دارد ولی محتکر، محروم خواهد بود. هرکه نسبت به مسلمانان موادغذائی را احتکار نماید، خداوند او را به فقر و جذام مبتلا می‌سازد. (جامع‌الاصول ج1، ص594)
 

نهی از احتکار:
در بازار ما مسلمین، شخصی که جنس مورد نیاز مردم را احتکار نماید، همچون کافر به کتاب خدا می‌باشد. میزان‌الحکمه، ج2، ص 487 

نهی از احتکار :
 
رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) فرمودند: هرکس گندم را (یا موادغذایی دیگر در روایت آمده) چهل روز احتکار نماید برای اینکه قیمتش بالا برود، چنین شخصی از خدای روگردان و خداوند هم از او بیزار است.  (بحارالانوار، ج62، ص292) 

نهی از ربا :
 
از پیامبر اکرم(صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) نقل شده که فرمودند: همانا ترسناک‌ترین چیزی که درباره امت خود از آن بیم دارد کسب‌های حرام و آلوده و شهوت پنهان و گرفتار شدن به ربا می‌باشد.  (وسائل الشیعه، کتاب التجاره، ص52)  

مال حلال :
پیامبر اعظم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) فرمودند: آنکه از دسترنج خویش، مال حلال خورد، درهای بهشت به روی او باز شود و از هر دری که بخواهد، وارد خواهد شد و خداوند به او نظر رحمت کند و هیچگاه او را عذاب نخواهد کرد. (مستدرک الوسائل ج2، ص417) 

آداب خرید و فروش :

رسول خدا(صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) فرمودند: چهار چیز اگر در کسی باشد کسب و تجارت او پاکیزه و حلال است:
1. هنگامی که کالائی می‌خرد عیب روی آن نگذارد و مذمت آن جنس را نکند.
2. هنگامی که چیزی می‌فروشد تعریف و تمجید ننماید.
3. عیب کالا را نپوشاند و یا کاری نکند که خریدار فریب بخورد.
4. در بین خرید و فروش قسم و سوگند نخورد (چیزی که الان رواج پیدا کرده که هم خریدار و هم فروشنده در معاملات خود قسم‌های زیادی بر زبان جاری می‌کنند، از این عمل پرهیز نماید.) (وسائل الشیعه، ج12، ص285)

 


سه شنبه 86 شهریور 6 , ساعت 9:3 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین صدق الله العلی العظیم

خداوند تعالی وعده فرموده است که مستضعفین ارض را به امید و توفیق خودش به مستکبرین غلبه دهد و آنها را امام و پیشوا قرار دهد. وعده خداوند تعالی نزدیک است.

فرا رسیدن نیمه‌ شعبان  و میلاد منجی بشریت  متقارن با روز جهانی مستضعفان است. نیمه شعبان آفتابی ترین روز خلقت است. روزی است که درخشان ترین ستاره را تقویم خدا در برگرفته است. از فراسوی تاریخ می آید، با کوله باری  به  بزرگی همه رنجها و سنگینی همه نگاه های منتظر، سنگلاخ های امید را میپیماید و به دروازه های روشنایی منتظران می رسد. همه مستضعفان، ستمدیدگان و مسلمین سراسر جهان چشم به او دوخته اند که بیاید.

 امام خمینی (ره) در فرازهایی از سخنان خود پیرامون روز مستضعفان و حمایت از محرومین چنین فرموده اند:
طریق اسلامى این است که مستضعفین را حمایت کنند. ما به پیروى از اسلام بزرگ، از جمیع مستضعفین حمایت مى‏کنیم. گمان نمی کنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته  باشد. خود را براى خدمت به اسلام و ملت محروم مهیا کنید; کمر به ‏خدمت بندگان خدا که خدمت به خداست ببندید. به همه در کوشش براى رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها در رسیدگى به حال محرومان جامعه است. چه نیکوست که طبقات تمکن ‏دار، به طور داوطلب براى زاغه نشینان ‏مسکن و رفاه تهیه کنند; و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است که یکى بى ‏خانمان، و یکى داراى آپارتمانها باشد. ما آن روز عید داریم که مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگى صحیح رفاهى و به‏ تربیت صحیح اسلامى - انسانى برسند.

آنچه مهم است این است که آن قشر مستضعف بیشتر مورد نظر باشد. خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما، پشت کردن ‏به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه ‏دارها گردد. اسلام براى مستضعفین آمده است و اول نظرش به آنهاست.

این قرن- به خواست خداوند قادر - قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران، و حق بر باطل است.

به مستضعفان و مستمندان و زاغه ‏نشینان که ولى نعت ما هستند خدمت کنید. پیش خداى تبارک و تعالى کمتر خدمتى است که به اندازه خدمت به زاغه ‏نشینان فایده  داشته باشد.

برداشت از 

 http://www.irib.ir/occasions/home

.


پنج شنبه 86 مرداد 25 , ساعت 11:53 صبح
آتش عشق تو تا شعله زد اندردل ما
داد بر باد فنا یکسره آب و گل ما
تا که از مابنهفتی رخ خود را شاها
چون شب هجر شده تار و سیه محفل ما
مشکلی نیست محبان تو را جز غم هجر
عمر بگذشت و نشد حل به جهان مشکل ما
تا که شد کشتی ما غرقه دریای فراق
بر سر کوی وصال تو بود ساحل ما
به امیدی که ببینیم رخ دوست دمی
ساربان تند مران بهر خدا محمل ما
گر بما گوشه چشمی فکند از ره لطف
بشود خیل سلاطین جهان سائل ما
حجه ابن الحسن ای خسرو خوبان جهان
دارم امید شود لطف خدا شامل ما
چهره بگشایی و آیی ز پس پرده برون
نور گیرد ز طفیل رخ تو منزل ما
روز پاداش که پرسند ز اعمال عباد
نیست جز مهر رخت چیز دگر حاصل ما
هدیه ماست « حکیمی » دو سه شعری که مگر
بپذیرد ز کرم هدیه ناقابل ما
محمد رضا حکیمی

پنج شنبه 86 مرداد 18 , ساعت 11:1 صبح

  • قدم به سنگ چرا بر نگاه ما بگذار
    فدای جلوه ی نازت به غار پا بگذار
    نسیم از حرکت مانده کوه خاموش است
    هلال ماه کنار ستاره ها گوش است
    ستاره ها همه خیره به سوی خاک حجاز
    فرشته ها همه برده به سوی مکه نماز
    پیمبران همه در صف به انتظار کسی
    به انتظار پراکندن تجلی از نفسی
    رسیده روح امین از فراز سوی زمین
    گشوده پنجره ی رمز و راز سوی زمین
    زمین به بوی کلامت دوباره شد سرمست
    زمان زعطر دهانت به وجد آمده است
    بخوان که نرم شود قلب آدم سنگی
    بخوان که سرد شود اژدهای صدرنگی
    بخوان که تازه شود رسم عاشقی کردن
    بخوان که دل بکند جامه ی سیاه از تن
    بخوان که از دم تو می پرد جهان از خواب
    زلال می شود از واژه های تو مرداب
    بخوان « مکارم اخلاق » را به گوش بشر
    بخوان پیام خدا را بخوان پیام آور
    بخوان که رحمتی از او برای انسانی
    بخوان که نعمت او را تمام گردانی
    سیدحسن طباطبایی
    روزنامه جمهوری اسلامی 18/05/1386


  • پنج شنبه 86 مرداد 18 , ساعت 10:53 صبح
     

  • یکی از عظیم ترین اقدامات و درخشان ترین عملکردهای پیامبراعظم (ص ) این بود که قبایل متشتت و متعارض و همیشه در تنازع و اختلاف را از بیابان های تفتیده تحیر و سرگردانی و کوره راه های جهل و نادانی گردآورد و برکشتی امنیت و سلامت نشاند و از طوفان های سهمگین و امواج خروشان و متلاطم دریای حوادث وحشت زا عبور داد و به ساحل وحدت و رهایی و سعادت رساند.
    پیامبر بزرگ اسلام به اختلاف های دیرینه و تفرقه و منازعه های طاقت فرسا و رنج آور که به قتل و خونریزی می انجامید پایان داد و قبیله های متفرق را به اتحاد و همبستگی درآورد و به صلح و آرامش و همزیستی و مودت و وحدت رهنمون گردید.
    پیامبر رحمت و وحدت با انگیزه الهی مقابله با تفرقه و تشتت قبایل و دعوت آنان به اسلام ـ که دین اتحاد و اقتدار است و عامل نخستین و بنیادین همبستگی و یکپارچگی ملل را « توحید » می داند ـ زمینه های مساعد را برای پایان دادن به اختلافات مهیا نمود.
    پیامبراکرم (ص ) با دیدار و گفتگو با سران قبایل آنان را به اسلام و همبستگی دعوت نمود و پس از آمدوشدهای این افراد در میان قبایل خود آرام آرام بذرهای ایمان به خدا در سرزمین قلوب بارور گردید و بر محور توحید در نخستین و دومین پیمان که نام « عقبه » (1 ) به خود گرفت دو قبیله مهم عرب یعنی « اوس » و « خزرج » به اسلام گرویدند و به وحدت و همبستگی رسیدند. به این ترتیب آرزوی شیرین اولین گروه از قبایل دیدارکننده با پیامبراکرم (ص ) که اعلام داشتند « میان ما قبایل پیوسته آتش جنگ فروزان بوده است و امید است که خداوند به سبب آئین پاک تو آن را فرو نشاند » (2 ) به ظهور و عینیت درآمد.
    ماموریت الهی پیامبراکرم (ص ) پس از ایجاد وحدت و همبستگی در میان مردم پایان نیافت که بخش دیگر مسئولیت بزرگ او پاسداری و صیانت از وحدت و مقابله با نقشه های شوم و تفرقه انگیز دشمنان بود.
    برای پیامبر اعظم (ص ) و اصحاب و یاران وفادارش این « اصل » به باور و تثبیت کامل رسیده بود که اتحاد و اقتدار مسلمانان خاری است در چشم دشمنان اسلام و به همین دلیل باید با بیداری و مراقبت همه تحرکات را زیرنظر گرفت و با حیله ها و ترفندهای مخالفان وحدت مسلمین به معارضه و مبارزه پرداخت .
    نقشه های شوم دشمنان از دو ناحیه اتحاد و همبستگی مسلمانان را نشانه می رفت . ناحیه اول « جبهه یهود » بود و ناحیه دوم « جبهه نفاق داخلی » . پیامبراکرم (ص ) بدون کوچکترین درنگ و مسامحه با هر دو جبهه به مقابله پرداخت و سعی نمود حیله ها و دام های آنها را خنثی و بی اثر نماید.
    جبهه یهود با مشاهده وحدت مسلمین آرام و قرار نمی یافت و درصدد بود تا به هر طریق ممکن شیرازه های اتحاد و اتفاق قبایل به وحدت رسیده را از هم بگسلد و تفرقه و تشتت و تنازع را همچون گذشته در میان آنان حاکم گرداند تا از این طریق مانع گسترش اسلام و اعتلای مسلمین شود.
    سران یهود گرد هم آمدند و به مشاوره با یکدیگر پرداختند و ضمن اعلام خطر از ناحیه اتحاد قبایل مدینه پس از هجرت پیامبراسلام به این شهر اعتراف کردند که « اگر بین این دو طایفه وحدت و همبستگی ایجاد گردد دیگر مدینه جای ماندن ما نیست » .
    جبهه یهود تصمیم گرفتند فردی را به میان دو قبیله مسلمان اوس و خزرج بفرستند و دیگر بار آنها را به دوران جاهلیت برگردانند و به کینه و عداوت و ستیز فرا خوانند و به تفرقه و پراکندگی برسانند.
    یهودیان برای نیل به هدف خود جنگ « بعاث » را که از دیر باز بین قبایل اوس و خزرج استمرار داشت مطرح کردند. در این جنگ تاریخی اوسیان بر رقیب خود پیروز شدند و نخلستان های خزرج را به آتش کشیدند و پس از آن جنگ و صلح به صورت متناوب بین دو قبیله رخ می داد و ضایعاتی را به همراه می آورد . (3 )
    مامور یهودیان با خواندن اشعاری که درباره این جنگ سروده شده بود به تحریک احساسات افراد دو قبیله پرداخت و در کار خویش تا آن جا توفیق حاصل کرد که آنان را وادار ساخت سلاح ها را آماده کنند و یکدیگر را به جنگ تهدید نمایند!
    پیامبراکرم (ص ) از فعالیت های تحرک آمیز و مخرب یهودیان مطلع گردید و بی درنگ خود را به میان افراد این دو قبیله رساند و با یادآوری دستورهای اسلام مانع برافروخته شدن آتش جنگ و نزاع وتفرقه در میان آنها گردید و بار دیگر وحدت و صمیمیت را به جبهه مسلمانان به غفلت افتاده و فریب خورده بازگرداند . (4 )
    با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه توسط پیامبراکرم (ص ) و قدرت یافتن اسلام و مسلمین « جبهه نفاق داخلی » به فعالیت های مخرب روی آورد و تیرهای زهرآگین خود را به سوی خیمه اتحاد مسلمانان نشانه رفت .
    منافقان داخلی که چهره ای به ظاهر مذهبی داشتند به حمایت از اسلام می پرداختند و خود را اهل زهد و تقدس می دیدند با روشی که موجه می نمود و کسی نمی توانست به مخالفت با آن بپردازد به ایجاد شکاف و تفرقه بین مسلمین اهتمام ورزیدند. آنان به ساختن مسجدی پرداختند تا کانونی برای طرح ها و برنامه های ناسالم و تفرقه انگیزشان باشد و کسی نتواند مانع گردهم آیی و تجمع و تلاش های مخرب آنان گردد.
    تاسیس این مسجد که در نقطه مقابل مسجدپیامبراکرم (ص ) قرار داشت می توانست بین مسلمانان تازه قدرت یافته و به وحدت رسیده شکاف و تفرقه ایجاد نماید و بنیان های اتحاد و اقتدارشان را متزلزل سازد.
    پیامبراکرم (ص ) تصمیم داشت سپاه اسلام را به تبوک حرکت دهد که چند نفر به نمایندگی از جبهه نفاق داخلی به نزد آن حضرت آمدند و گفتند : « ای رسول خدا ما مسجدی ساخته ایم برای بیچارگان و بی نوایان و شب های بارانی و سرد. مایل هستیم تشریف بیاورید و در آن نماز بگزارید. »
    پیامبراکرم (ص ) با این بیان که « من اینک مشغولم و آماده سفر می باشم » زمان افتتاح مسجد را به بعد موکول نمود . (5 )
    در همین فاصله بود که فرشته وحی بر رسول خدا(ص ) نازل گردید و انگیزه و هدف اصلی نفاق پیشگان را از ساختن مسجد این گونه نمایان ساخت :
    « مردمی منافق مسجدی برای زیان اسلام برپا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه بین مسلمین و مساعدت به دشمنان دیرینه خدا و رسول است و با این وصف سوگند یاد می کنند که ما در بنای این مسجد جز قصد خیر و توسعه اسلام نداریم . خدا گواهی می دهد که آنان دروغ می گویند . » (6 )


    پس از نزول این آیه پیامبر اکرم (ص ) گروهی را به سوی مسجد منافقان ـ که به « مسجد ضرار » معروف گردید ـ گسیل داشت و دستور داد آن را آتش بزنند و ویران سازند و به این وسیله این مرکز و کانون ایجاد فتنه و تفرقه و شکاف میان مسلمین منهدم گردید.
    اضمحلال این مسجد نشان داد که اولا اتحاد و وحدت مسلمین امری مقدس و واجب و حیاتی میباشد و هرگز تابع ظاهرگرایی و مقدس بازی و نفاق ورزی نمی شود و به همین دلیل گروهی از مسلمانان فتنه گر و نفاق پیشه که به مسجدسازی پرداختند و بسیار نام خدا را بر زبان جاری می کردند و ادعای دیانت و مسلمانی داشتند به سهولت طرد و نفی میشوند و عملشان باطل و موجب افتراق و تشتت در جبهه اسلام اعلام میگردد.
    ثانیا سرنوشت مسجد ضرار یک نمونه و مصداق عینی و به وقوع پیوسته برای همه اعصار و زمان ها می باشد تا همه نسلهای مسلمان که دارای عشق خالص و ایمان زلال به خدا و قرآن و اسلام و پیامبر اعظم (ص ) می باشند هرگز در دام های نفاق و دورویی گرفتار نیایند و اسیر ظواهر نشوند و همواره به باطن و عمق و ژرفا وانگیزه های پاک و اهداف والا نظر بگسترند و وحدت و اتحاد مسلمین را با ظاهرگرایی ها و دین فروشی ها و افکار و تحرکات آلوده به نفاق و فتنه معاوضه ننمایند و با هر فرد و هر گروه و جمعیتی که بر سرراه اتحاد اسلامی مانع ایجاد می کند مقابله نمایند.
    فعالیت های مخرب « جبهه نفاق داخلی » محدود به ساختن مسجد ضرار نبود و آنان با روش های مختلف از جمله تلاش برای بازداشت مسلمانان از حضور در عرصه های جهاد با کفار و مشرکین ایجاد پیوند و ارتباط با دشمنان اسلام به مضحکه گرفتن مسلمانان و نقشه برای به قتل رساندن پیامبر خدا (ص ) سعی در مقابله با وحدت و همبستگی مسلمین داشتند.
    همچنین تلاشهای شیطانی « جبهه یهود » محدود به تحریک قبایل مسلمان نمی گشت که آنان با شیوه های دیگر نیز همچون تبلیغات گسترده علیه اسلام و رسول خدا (ص ) هم پیمانی با کفار و مشرکین قریش تحریک دشمنان اسلام و یاری رسانی به آنها و حضور در جنگ و نبرد مستقیم در صدد از بین بردن جبهه توحید و گسستن زنجیرهای مستحکم اتحاد و اقتدار مسلمانان بر می آمدند.
    امروز « جهان اسلام » در مقابل همان دو جبهه وحدت ستیز و تفرقه انگیز قرار دارد و باید آرمان های والا و مقدس پیامبر اعظم (ص ) برای مقابله با تفرقه و تشتت های ناشی از نقشه ها و عملکردهای این دو جبهه شیطانی را تداوم بخشد و از هیچ تلاش و فعالیتی برای اتحاد و اقتدار مسلمین دریغ نورزد.
    این مراقبت ها و مبارزه و تلاش ها در جهان معاصر اهمیتی فزون تر یافته است و از همین رو کوشایی و فعالیتهای مضاعفی را می طلبد.
    امروز « جبهه یهود » وسعت یافته و قدرت بیشتر به دست آورده و از امکانات بالاتری برخوردار گردیده است . در شرایط کنونی جبهه یهود مرکب از « اسرائیل و آمریکا و انگلیس » و اقمار آنها به تقابل با وحدت جهان اسلام می پردازند و از تمام حربه ها و ابزارهای فرهنگی و تبلیغی و سیاسی و نظامی بهره جویی می کنند و به صورت پیدا و پنهان صفوف مسلمین را در برابر یکدیگر قرار می دهند.
    و نیز امروز « جبهه نفاق داخلی » رشد و گسترش یافته و شامل همه گروهها و جمعیت ها و احزابی می شود که نام دین دارند و مشی ضد دین . این احزاب و گروه های به ظاهر اسلامی در کشورها و سرزمینهای مسلمان نشین به طور مستقیم و غیر مستقیم به جبهه کفر جهانی متصل می باشند و آب به آسیاب دشمن میریزند و ستون پنجم آنان محسوب میشوند و هدف نهایی واصلیشان از بین بردن « وحدت شیعه و سنی » است که تلاشهای طاقت فرسایی از جانب علمای مسئول و درد آشنای هر دو مذهب برای تحقق آن انجام گردیده است . از دیدگاه قدرتهای استکباری و عوامل و مزدوران آنها در سرزمینهای اسلامی چنانچه وحدت تشیع و تسنن که نماد بارز وحدت « جهان اسلام » است ضربه پذیرد و متزلزل شود راه برای سیطره کامل آنان بر کشورهای وسیع اسلامی و منابع قدرت و ثروت آنها صاف و هموار می شود.
    پیروان اسلام باید باتمسک به حبل استوار دین خدا و تبعیت از مشی و سیره پیامبر اعظم (ص ) عزم خویش را بیشتر از پیش برای مقابله با دو جبهه خارجی و داخلی برانگیزاننده تفرقه و تشتت در بین مسلمین جهان جزم کنند و راهی را که پیامبر رحمت و وحدت پیمود طی نمایند که نصرت و یاری دین خدا نصرت و یاری خداوند متعال را به همراه خواهد داشت و « باطل » را که خس و خاشاک روی آب است مرتفع خواهد نمود و « حق » را در همه ابعاد و جلوه های آن مستقر خواهد ساخت .
    ــــــــــــــــــــــــ
    پاورقی :
    1 ـ « عقبه » که گردنه ای است نزدیک « منا » محل انتخاب شده برای دیدار و گفتگو و انعقاد پیمان بین رسول اکرم (ص ) و سران قبایل متفرق اوس و خزرج بود.
    2 ـ فروغ ابدیت جعفر سبحانی انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ج 1 ص 406
    3 ـ همان مدرک ص 405
    4 ـ سیره پیامبر اعظم (ص ) نجف لک زایی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ص 110
    5 ـ همان مدرک 118
    6 ـ قرآن کریم سوره توبه آیه 107
    پیامبر اکرم (ص ) قبایل متشتت و متعارض و همیشه در تنازع و اختلاف را از بیابان های تفتیده تحیر و سرگردانی و کوره راه های جهل و نادانی گردآورد و بر کشتی امنیت و سلامت نشاند و از طوفان های سهمگین و امواج خروشان و متلاطم دریای حوادث وحشت زا عبور داد و به ساحل وحدت و رهایی و سعادت رساند
    هم اکنون جهان اسلام در مقابل همان دو جبهه وحدت ستیز و تفرقه انگیز دوران رسالت پیامبر اعظم (ص ) یعنی « جبهه یهود » و « جبهه نفاق داخلی » قرارداد. لکن جبهه یهود وسعت یافته و قدرت بیشتر به دست آورده و از امکانات بالاتری برخوردار گردیده است . در شرایط کنونی جبهه یهود مرکب از « اسرائیل و آمریکا و انگلیس » و اقمار آنها به تقابل با وحدت جهان اسلام می پردازند و از تمام حربه ها و ابزارهای فرهنگی و تبلیغی و سیاسی و نظامی بهره جویی می کنند و به صورت پیدا و پنهان صفوف مسلمین را در برابر یکدیگر قرار می دهند
    « جبهه نفاق داخلی » شامل همه گروه ها و احزابی می شود که نام دین دارند و مشی ضد دین . این احزاب و گروه های به ظاهر اسلامی در کشورها و سرزمین های مسلمان نشین به طور مستقیم و غیرمستقیم به جبهه کفر جهانی متصل می باشند و آب به آسیاب دشمن می ریزند و ستون پنجم آنان محسوب می شوند و هدف نهایی و اصلیشان از بین بردن « وحدت تشیع و تسنن » است

  • روزنامه جمهوری اسلامی 18/05/1386 صفحه عقیدتی

  •  


  • <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ