سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دروغ نگفتم و دروغ نشنودم ، و گمراه نشدم و کسى را گمراه ننمودم . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 86 مرداد 18 , ساعت 10:53 صبح
 

  • یکی از عظیم ترین اقدامات و درخشان ترین عملکردهای پیامبراعظم (ص ) این بود که قبایل متشتت و متعارض و همیشه در تنازع و اختلاف را از بیابان های تفتیده تحیر و سرگردانی و کوره راه های جهل و نادانی گردآورد و برکشتی امنیت و سلامت نشاند و از طوفان های سهمگین و امواج خروشان و متلاطم دریای حوادث وحشت زا عبور داد و به ساحل وحدت و رهایی و سعادت رساند.
    پیامبر بزرگ اسلام به اختلاف های دیرینه و تفرقه و منازعه های طاقت فرسا و رنج آور که به قتل و خونریزی می انجامید پایان داد و قبیله های متفرق را به اتحاد و همبستگی درآورد و به صلح و آرامش و همزیستی و مودت و وحدت رهنمون گردید.
    پیامبر رحمت و وحدت با انگیزه الهی مقابله با تفرقه و تشتت قبایل و دعوت آنان به اسلام ـ که دین اتحاد و اقتدار است و عامل نخستین و بنیادین همبستگی و یکپارچگی ملل را « توحید » می داند ـ زمینه های مساعد را برای پایان دادن به اختلافات مهیا نمود.
    پیامبراکرم (ص ) با دیدار و گفتگو با سران قبایل آنان را به اسلام و همبستگی دعوت نمود و پس از آمدوشدهای این افراد در میان قبایل خود آرام آرام بذرهای ایمان به خدا در سرزمین قلوب بارور گردید و بر محور توحید در نخستین و دومین پیمان که نام « عقبه » (1 ) به خود گرفت دو قبیله مهم عرب یعنی « اوس » و « خزرج » به اسلام گرویدند و به وحدت و همبستگی رسیدند. به این ترتیب آرزوی شیرین اولین گروه از قبایل دیدارکننده با پیامبراکرم (ص ) که اعلام داشتند « میان ما قبایل پیوسته آتش جنگ فروزان بوده است و امید است که خداوند به سبب آئین پاک تو آن را فرو نشاند » (2 ) به ظهور و عینیت درآمد.
    ماموریت الهی پیامبراکرم (ص ) پس از ایجاد وحدت و همبستگی در میان مردم پایان نیافت که بخش دیگر مسئولیت بزرگ او پاسداری و صیانت از وحدت و مقابله با نقشه های شوم و تفرقه انگیز دشمنان بود.
    برای پیامبر اعظم (ص ) و اصحاب و یاران وفادارش این « اصل » به باور و تثبیت کامل رسیده بود که اتحاد و اقتدار مسلمانان خاری است در چشم دشمنان اسلام و به همین دلیل باید با بیداری و مراقبت همه تحرکات را زیرنظر گرفت و با حیله ها و ترفندهای مخالفان وحدت مسلمین به معارضه و مبارزه پرداخت .
    نقشه های شوم دشمنان از دو ناحیه اتحاد و همبستگی مسلمانان را نشانه می رفت . ناحیه اول « جبهه یهود » بود و ناحیه دوم « جبهه نفاق داخلی » . پیامبراکرم (ص ) بدون کوچکترین درنگ و مسامحه با هر دو جبهه به مقابله پرداخت و سعی نمود حیله ها و دام های آنها را خنثی و بی اثر نماید.
    جبهه یهود با مشاهده وحدت مسلمین آرام و قرار نمی یافت و درصدد بود تا به هر طریق ممکن شیرازه های اتحاد و اتفاق قبایل به وحدت رسیده را از هم بگسلد و تفرقه و تشتت و تنازع را همچون گذشته در میان آنان حاکم گرداند تا از این طریق مانع گسترش اسلام و اعتلای مسلمین شود.
    سران یهود گرد هم آمدند و به مشاوره با یکدیگر پرداختند و ضمن اعلام خطر از ناحیه اتحاد قبایل مدینه پس از هجرت پیامبراسلام به این شهر اعتراف کردند که « اگر بین این دو طایفه وحدت و همبستگی ایجاد گردد دیگر مدینه جای ماندن ما نیست » .
    جبهه یهود تصمیم گرفتند فردی را به میان دو قبیله مسلمان اوس و خزرج بفرستند و دیگر بار آنها را به دوران جاهلیت برگردانند و به کینه و عداوت و ستیز فرا خوانند و به تفرقه و پراکندگی برسانند.
    یهودیان برای نیل به هدف خود جنگ « بعاث » را که از دیر باز بین قبایل اوس و خزرج استمرار داشت مطرح کردند. در این جنگ تاریخی اوسیان بر رقیب خود پیروز شدند و نخلستان های خزرج را به آتش کشیدند و پس از آن جنگ و صلح به صورت متناوب بین دو قبیله رخ می داد و ضایعاتی را به همراه می آورد . (3 )
    مامور یهودیان با خواندن اشعاری که درباره این جنگ سروده شده بود به تحریک احساسات افراد دو قبیله پرداخت و در کار خویش تا آن جا توفیق حاصل کرد که آنان را وادار ساخت سلاح ها را آماده کنند و یکدیگر را به جنگ تهدید نمایند!
    پیامبراکرم (ص ) از فعالیت های تحرک آمیز و مخرب یهودیان مطلع گردید و بی درنگ خود را به میان افراد این دو قبیله رساند و با یادآوری دستورهای اسلام مانع برافروخته شدن آتش جنگ و نزاع وتفرقه در میان آنها گردید و بار دیگر وحدت و صمیمیت را به جبهه مسلمانان به غفلت افتاده و فریب خورده بازگرداند . (4 )
    با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه توسط پیامبراکرم (ص ) و قدرت یافتن اسلام و مسلمین « جبهه نفاق داخلی » به فعالیت های مخرب روی آورد و تیرهای زهرآگین خود را به سوی خیمه اتحاد مسلمانان نشانه رفت .
    منافقان داخلی که چهره ای به ظاهر مذهبی داشتند به حمایت از اسلام می پرداختند و خود را اهل زهد و تقدس می دیدند با روشی که موجه می نمود و کسی نمی توانست به مخالفت با آن بپردازد به ایجاد شکاف و تفرقه بین مسلمین اهتمام ورزیدند. آنان به ساختن مسجدی پرداختند تا کانونی برای طرح ها و برنامه های ناسالم و تفرقه انگیزشان باشد و کسی نتواند مانع گردهم آیی و تجمع و تلاش های مخرب آنان گردد.
    تاسیس این مسجد که در نقطه مقابل مسجدپیامبراکرم (ص ) قرار داشت می توانست بین مسلمانان تازه قدرت یافته و به وحدت رسیده شکاف و تفرقه ایجاد نماید و بنیان های اتحاد و اقتدارشان را متزلزل سازد.
    پیامبراکرم (ص ) تصمیم داشت سپاه اسلام را به تبوک حرکت دهد که چند نفر به نمایندگی از جبهه نفاق داخلی به نزد آن حضرت آمدند و گفتند : « ای رسول خدا ما مسجدی ساخته ایم برای بیچارگان و بی نوایان و شب های بارانی و سرد. مایل هستیم تشریف بیاورید و در آن نماز بگزارید. »
    پیامبراکرم (ص ) با این بیان که « من اینک مشغولم و آماده سفر می باشم » زمان افتتاح مسجد را به بعد موکول نمود . (5 )
    در همین فاصله بود که فرشته وحی بر رسول خدا(ص ) نازل گردید و انگیزه و هدف اصلی نفاق پیشگان را از ساختن مسجد این گونه نمایان ساخت :
    « مردمی منافق مسجدی برای زیان اسلام برپا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه بین مسلمین و مساعدت به دشمنان دیرینه خدا و رسول است و با این وصف سوگند یاد می کنند که ما در بنای این مسجد جز قصد خیر و توسعه اسلام نداریم . خدا گواهی می دهد که آنان دروغ می گویند . » (6 )


    پس از نزول این آیه پیامبر اکرم (ص ) گروهی را به سوی مسجد منافقان ـ که به « مسجد ضرار » معروف گردید ـ گسیل داشت و دستور داد آن را آتش بزنند و ویران سازند و به این وسیله این مرکز و کانون ایجاد فتنه و تفرقه و شکاف میان مسلمین منهدم گردید.
    اضمحلال این مسجد نشان داد که اولا اتحاد و وحدت مسلمین امری مقدس و واجب و حیاتی میباشد و هرگز تابع ظاهرگرایی و مقدس بازی و نفاق ورزی نمی شود و به همین دلیل گروهی از مسلمانان فتنه گر و نفاق پیشه که به مسجدسازی پرداختند و بسیار نام خدا را بر زبان جاری می کردند و ادعای دیانت و مسلمانی داشتند به سهولت طرد و نفی میشوند و عملشان باطل و موجب افتراق و تشتت در جبهه اسلام اعلام میگردد.
    ثانیا سرنوشت مسجد ضرار یک نمونه و مصداق عینی و به وقوع پیوسته برای همه اعصار و زمان ها می باشد تا همه نسلهای مسلمان که دارای عشق خالص و ایمان زلال به خدا و قرآن و اسلام و پیامبر اعظم (ص ) می باشند هرگز در دام های نفاق و دورویی گرفتار نیایند و اسیر ظواهر نشوند و همواره به باطن و عمق و ژرفا وانگیزه های پاک و اهداف والا نظر بگسترند و وحدت و اتحاد مسلمین را با ظاهرگرایی ها و دین فروشی ها و افکار و تحرکات آلوده به نفاق و فتنه معاوضه ننمایند و با هر فرد و هر گروه و جمعیتی که بر سرراه اتحاد اسلامی مانع ایجاد می کند مقابله نمایند.
    فعالیت های مخرب « جبهه نفاق داخلی » محدود به ساختن مسجد ضرار نبود و آنان با روش های مختلف از جمله تلاش برای بازداشت مسلمانان از حضور در عرصه های جهاد با کفار و مشرکین ایجاد پیوند و ارتباط با دشمنان اسلام به مضحکه گرفتن مسلمانان و نقشه برای به قتل رساندن پیامبر خدا (ص ) سعی در مقابله با وحدت و همبستگی مسلمین داشتند.
    همچنین تلاشهای شیطانی « جبهه یهود » محدود به تحریک قبایل مسلمان نمی گشت که آنان با شیوه های دیگر نیز همچون تبلیغات گسترده علیه اسلام و رسول خدا (ص ) هم پیمانی با کفار و مشرکین قریش تحریک دشمنان اسلام و یاری رسانی به آنها و حضور در جنگ و نبرد مستقیم در صدد از بین بردن جبهه توحید و گسستن زنجیرهای مستحکم اتحاد و اقتدار مسلمانان بر می آمدند.
    امروز « جهان اسلام » در مقابل همان دو جبهه وحدت ستیز و تفرقه انگیز قرار دارد و باید آرمان های والا و مقدس پیامبر اعظم (ص ) برای مقابله با تفرقه و تشتت های ناشی از نقشه ها و عملکردهای این دو جبهه شیطانی را تداوم بخشد و از هیچ تلاش و فعالیتی برای اتحاد و اقتدار مسلمین دریغ نورزد.
    این مراقبت ها و مبارزه و تلاش ها در جهان معاصر اهمیتی فزون تر یافته است و از همین رو کوشایی و فعالیتهای مضاعفی را می طلبد.
    امروز « جبهه یهود » وسعت یافته و قدرت بیشتر به دست آورده و از امکانات بالاتری برخوردار گردیده است . در شرایط کنونی جبهه یهود مرکب از « اسرائیل و آمریکا و انگلیس » و اقمار آنها به تقابل با وحدت جهان اسلام می پردازند و از تمام حربه ها و ابزارهای فرهنگی و تبلیغی و سیاسی و نظامی بهره جویی می کنند و به صورت پیدا و پنهان صفوف مسلمین را در برابر یکدیگر قرار می دهند.
    و نیز امروز « جبهه نفاق داخلی » رشد و گسترش یافته و شامل همه گروهها و جمعیت ها و احزابی می شود که نام دین دارند و مشی ضد دین . این احزاب و گروه های به ظاهر اسلامی در کشورها و سرزمینهای مسلمان نشین به طور مستقیم و غیر مستقیم به جبهه کفر جهانی متصل می باشند و آب به آسیاب دشمن میریزند و ستون پنجم آنان محسوب میشوند و هدف نهایی واصلیشان از بین بردن « وحدت شیعه و سنی » است که تلاشهای طاقت فرسایی از جانب علمای مسئول و درد آشنای هر دو مذهب برای تحقق آن انجام گردیده است . از دیدگاه قدرتهای استکباری و عوامل و مزدوران آنها در سرزمینهای اسلامی چنانچه وحدت تشیع و تسنن که نماد بارز وحدت « جهان اسلام » است ضربه پذیرد و متزلزل شود راه برای سیطره کامل آنان بر کشورهای وسیع اسلامی و منابع قدرت و ثروت آنها صاف و هموار می شود.
    پیروان اسلام باید باتمسک به حبل استوار دین خدا و تبعیت از مشی و سیره پیامبر اعظم (ص ) عزم خویش را بیشتر از پیش برای مقابله با دو جبهه خارجی و داخلی برانگیزاننده تفرقه و تشتت در بین مسلمین جهان جزم کنند و راهی را که پیامبر رحمت و وحدت پیمود طی نمایند که نصرت و یاری دین خدا نصرت و یاری خداوند متعال را به همراه خواهد داشت و « باطل » را که خس و خاشاک روی آب است مرتفع خواهد نمود و « حق » را در همه ابعاد و جلوه های آن مستقر خواهد ساخت .
    ــــــــــــــــــــــــ
    پاورقی :
    1 ـ « عقبه » که گردنه ای است نزدیک « منا » محل انتخاب شده برای دیدار و گفتگو و انعقاد پیمان بین رسول اکرم (ص ) و سران قبایل متفرق اوس و خزرج بود.
    2 ـ فروغ ابدیت جعفر سبحانی انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ج 1 ص 406
    3 ـ همان مدرک ص 405
    4 ـ سیره پیامبر اعظم (ص ) نجف لک زایی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ص 110
    5 ـ همان مدرک 118
    6 ـ قرآن کریم سوره توبه آیه 107
    پیامبر اکرم (ص ) قبایل متشتت و متعارض و همیشه در تنازع و اختلاف را از بیابان های تفتیده تحیر و سرگردانی و کوره راه های جهل و نادانی گردآورد و بر کشتی امنیت و سلامت نشاند و از طوفان های سهمگین و امواج خروشان و متلاطم دریای حوادث وحشت زا عبور داد و به ساحل وحدت و رهایی و سعادت رساند
    هم اکنون جهان اسلام در مقابل همان دو جبهه وحدت ستیز و تفرقه انگیز دوران رسالت پیامبر اعظم (ص ) یعنی « جبهه یهود » و « جبهه نفاق داخلی » قرارداد. لکن جبهه یهود وسعت یافته و قدرت بیشتر به دست آورده و از امکانات بالاتری برخوردار گردیده است . در شرایط کنونی جبهه یهود مرکب از « اسرائیل و آمریکا و انگلیس » و اقمار آنها به تقابل با وحدت جهان اسلام می پردازند و از تمام حربه ها و ابزارهای فرهنگی و تبلیغی و سیاسی و نظامی بهره جویی می کنند و به صورت پیدا و پنهان صفوف مسلمین را در برابر یکدیگر قرار می دهند
    « جبهه نفاق داخلی » شامل همه گروه ها و احزابی می شود که نام دین دارند و مشی ضد دین . این احزاب و گروه های به ظاهر اسلامی در کشورها و سرزمین های مسلمان نشین به طور مستقیم و غیرمستقیم به جبهه کفر جهانی متصل می باشند و آب به آسیاب دشمن می ریزند و ستون پنجم آنان محسوب می شوند و هدف نهایی و اصلیشان از بین بردن « وحدت تشیع و تسنن » است

  • روزنامه جمهوری اسلامی 18/05/1386 صفحه عقیدتی

  •  



  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ