سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه، حکمت را ثمر می دهد . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 86 شهریور 28 , ساعت 7:0 صبح
f8.gif (4905 bytes)
سه شنبه 86 شهریور 27 , ساعت 8:0 صبح
اگر یکی از عزیزان شما مبتلا به سرطان است
زمانیکه از شنیدن خبر ابتلای عزیزی به بیماری سرطان بهت زده می شوید چه عکس العملی نشان می دهید؟ آیا خشمگین می شوید و انکار می کنید؟ آیا خشمگین می شوید و به دنبال مقصر می گردید؟ آیا افسرده می شوید و خود را می بازید؟ آیا وحشتزده می شوید و جرأت مقابله با موضوع را از دست می دهید؟
شما حق دارید هر واکنشی از خود بروز دهید چراکه هر کس در موقعیت منحصر به فرد خود، شرایط متفاوتی را تجربه می کند که باعث می شود قابل قضاوت نباشد. ولی اگر بدانید فردی که اکنون بیمار است چه توقعات، افکار، احساسات و نگرانی هایی دارد و در حال دست و پنجه نرم کردن با چه چالشی است حتما بهترین رفتار را از خود نشان خواهید داد. بنابراین سعی کنید بیشتر درباره سرطان بدانید تا فرد بیمار را بهتر درک کنید. فرد بیمار ممکن است رفتاری از خود بروز دهد که مانند قبل از بیماری و خلق و خویی که از او سراغ دارید نباشد. او را مورد قضاوت قرار ندهید و متوجه باشید که حالات فیزیکی و احساسی بیمار هر لحظه دستخوش تغییر است و توقعاتش از اطرافیان خود با قبل از بیماری متفاوت است. اگر با عزیز بیمار خود صحبت می کنید بهتر است به یاد داشته باشید:
  • اورا مورد قضاوت قرار ندهید
  • او را نصیحت نکنید
  • گوش شنوای خوبی باشید
  • تا وقتی او از شما اظهار نظر نخواسته، نظر ندهید
  • اگر جیزی را نمی دانید به راحتی بگویید نمی دانم
  • او را بیهوده امیدوار یا نا امید نکنید
  • گذشت و شفقت داشته باشید
  • خوش رو باشید
  • راز دار و مورد اطمینان باشید
اگر این عوامل را در برخورد و رفتار با عزیز بیمارتان رعایت کنید به او کمک خواهید کرد که دوران دشوار درمان را بدون تحمل سختی دو چندان آشفتگی ذهن و احساسات راحت تر بگذراند. تصوری وجود دارد که اگر همراهان بیمار نام بیماری را از فرد مبتلا مخفی کنند و او را در جریان مراحل درمان و عوارض جانبی آن قرار ندهند به او کمک می کنند تا بعلت ترس ناشی از روبرویی با واقعیت بیماری، از پا درنیاید. امروزه روانشناسان و متخصصان معتقدند که این یک روش نادرست است (با این حال تصمیم برای این کار بر عهده خودتان است زیرا شما هستید که شرایط بیمارتان را بهتر از هر کس دیگر درک می کنید.). اگر فرد بیمار از عنوان "سرطان" یا "مراحل درمان" وحشت زده می شود حتما به یکی از دلایل زیر است:
  • نسبت به بیماری و مراحل درمان آن آگاهی ندارد.
  • از برخورد، رفتار و عکس العمل اطرافیانش واهمه دارد
  • سرطان را پایان زندگی می داند و از مرگ محتمل وحشت زده می شود
  • خود، اطرافیان، محیط زندگی یا شرایط را مقصر می داند و سعی در تنبیه خود یا دیگر عوامل دارد
  • از آینده درمان و عوارض جانبی مثل از دست دادن موی سر می ترسد
  • از خدمات درمانی و خدمات اجتماعی که در دست رس اوست با خبر نیست
  • خود را در مقابل هزینه های درمان ناتوان می داند
  • از اینکه مورد قضاوت واقع شود می ترسد
بنابراین باید به او کمک کرد تا نگرانی های فوق از او رفع شود. در اینصورت ترس او از شرایط بیماریش کاهش می یابد و این در روند درمان بسیار مؤثر خواهد بود. نحوه رفتار اطرافیان تأثیر مستقیم در احساس ترس بیمار از سرطان دارد. این نکته را همواره به خاطر داشته باشید.
از سوی دیگر شما هم به عنوان همراه بیمار نیاز دارید با یک فرد مورد اطمینان یا یک مشاور متخصص صحبت کنید. خود را محق دریافت همراهی و کمک بدانید ولی به خاطر داشته باشید هر کسی نمی تواند گوش شنوای خوبی برای شما باشد.

اگر فرزندتان بیمار است
مادر و پدر کودک مبتلا به سرطان بودن قطعا یکی از سخت ترین تجربیاتی است که هر کس می تواند با آن روبرو شوذ.
ممکن است خشمگین باشید و یا احساس تهدید کنید. ممکن است دچار احساس تنهایی شدید و یا بی پناهی شوید. درباره احساسات، افکار و نگرانی هایتان با دوستی قابل اطمینان یا یک مشاور متخصص صحبت کنید. برای انجام روند درمان دنبال کمک بگردید. مؤسسات حمایتی و خیریه ای در سطح کشور فعال هستند که می توانند باری را هر چند اندک از روی شانه های شما را بردارند.
به یاد داشته باشید که افراد زیادی وجود دارند که با جان و دل مایل به همراهی و کمک به شما هستند. اگر نیازمند راهنمایی بیشتر هستید با ما تماس بگیرید.

اگر همسرتان بیمار است
مهمترین ارکان در تحمل شرایط بیماری همسرتان این است که:
  • او را درک کنید و مورد قضاوت قرار ندهید
  • به صحبتها و درد دلهایش با صبر و گذشت گوش دهید
  • به او اطمینان دهید که تفاوتهایی که در جسم او ایجاد شده از عشق و علاقه شما نخواهد کاست
  • با کلام و رفتار به او ابراز محبت کنید
  • به او اجازه دهید افکار، احساسات و ترسهایش را بدون نگرانی از مورد قضاوت واقع شدن براز کند
برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
به یاد داشته باشید که افراد بسیاری هستند که تجربه ای مشابه شما داشته اند و می توانند افکار و احساسات خود را با شما سهیم شوند و با عرضه گوش شنوا به شما از بار روانی شما بکاهند.
اگر نیازمند راهنمایی بیشتر هستید با ما تماس بگیرید و یا به سایر مؤسسات حمایتی که فکر می کنید می توانند به شما کمک کنند مراجعه فرمایید.
 
   

سه شنبه 86 شهریور 27 , ساعت 7:0 صبح
f7.gif (5414 bytes)
دوشنبه 86 شهریور 26 , ساعت 7:0 صبح
f6.gif (6057 bytes)
سه شنبه 86 شهریور 13 , ساعت 8:49 صبح

موسیقی اصیل وسنتی در شلی نیز مانند دیگر نقاط در گذشته از رونق خوبی برخوردار بوده و اکنون نیز بندرت در گوشه و کنار این منطقه مورد استفاده قرار گرفته اگرچه علاقمندان بسیاری دارد. ساز سنتی و اصلی در موسیقی این ناحیه نوع خاصی از نی یا همان لله وا می باشد و هر ملودی آن مضراب ویژه ای دارد. این ساز از دیر باز تا زمان حاضر بیشتر توسط  چوپانان نواخته می شد. قطعاتی مانند. لیلی جان، عامی دترجان، زَ را، امیری، طالبا  و مش حال با لله وا نواخته می شود. هر یک از این ملودی ها از احساسات پاک و شگرف بومیان بیقرار در دل طبیعت زیبای منطقه حکایت دارد. برای مثال ملودی مش حال هنگامی نواخته می شود که چوپان گوسفندان را در هوای برفی، به چرا می برد و بر ا ثر صدا و آوای برخاسته از لله وا، گوسفندان برف را با پا کنار زده و علفها را پیدا می کنند و به چرا می پردازند. هنگام بازگشت گله نیز ملودی دنباله مش حال نواخته می شود.امیری خوانی نیز در شلی و روستاهای اطراف بسیار رایج بوده و طرفداران زیادی دارد. هنگامی که آواز خوانان خوش صوت شعر امیر پازواری شاعر سرگشته و عاشق دوران صفویه را در مایه امیری در بیشه های پرطراوت و جنگل های سرسبز وکوهستانهای زیبا می خواندند طنین آواز و مفاهیم شعرشان، همگان را به مهمانی آن دامنه های دلنواز و مراتع سرسبز و کوههای سر به فلک کشیده می برد. حتی صدای نی چوپانان در شبان گاهان نیز جان مایه ای از شعر امیر دارد که خود از طبیعت بی نظیر لفور الهام گرفته و هنگام غم و اندوه نیز شعر امیر و صدای خواننده امیری خوان داروی زخم دل های بومیان بوده است. در منطقه پشتکوه مهدیشهر  هم مانند دیگر نقاط ایران، چوپانان و هنرمندان شعرهای زیبای امیر پازواری را به گونه ای اصیل و شیدا می خواندند. صدای آواز بعضی از آنها در دل طبیعت آنچنان باشکوه و دلنشین بود که گویی پرندگان و چرندگان نیز از آن بوجد می آمدند. امیر پازواری از اهالی ناحیه پازوار در حاشیه شمالی شهر بابل بود علاقه مردم این منطقه به موسیقی مازندرانی بعلت زبان مادریشان که محلی مازندرانی هست می باشد که در اولین قسمت معرفی روستای شلی به آن اشاره شده بود هر چند رفت وآمد مردم بیشتر به سمت سمنان و شهرهای اطراف می باشد ولی وابستگی آنان به زبان مادری از یک سو وحضور در منطقه ای سمنان که معروف به جزیره لهجه ها می باشد به نحوی که از بیست وپنج کیلومتری شمال شهر سمنان یعنی شهمیرزاد که به گویش مازندرانی تکلم می کنند موجب گردیید این زبان همچنان در منطقه رونق داشته و موسیقی هر منطقه نیز متناسب با زبان و گویش منطقه می باشد.

یاد آوری این نکته ضروری است که متاسفانه این منطقه نیز از تهاجم فرهنگی بی نصیب نبوده ورواج موسیقی های گوناگون حتی غربی در بین جوانان بزرگترین تهدیدی است که در مناطق شاهد آن هستیم


دوشنبه 86 شهریور 5 , ساعت 8:24 صبح

بسیار پیش آمده است که مردم روستا‌ی شلی به چیزی  نیاز  داشته‏اند، ولی برای حفظ آبرو و  موقعیت  خویش، آن را با کسی مطرح نساخته‏اند. حتی بانزدیکترین نزدیکان خود. یا گاهی مشکلی پیش آمده  اما آن را در حدی ندانسته‏اند که برای چاره‏جویی وحل آن، با کسی در میان بگذارند. بسیار مشاهده شده است که  افراد  برای روبه‏رو نشدن با یک نفر ناباب، راه خود را کج می کردند  و برای دهان به دهان نشدن با یک فرد هرزه و هتاک، دندان روی جگر گذاشته، حتی به دفاع از خویش نپرداخته‏اند؟  دیده یا شنیده نشده است که تا کنون یک نفر ازشلی آبروی خود را به کف نانی  بفروشد ویا  خواسته‏های دل خود را زمینه‏ساز حقارت و زبونی و خفت و خواری خود کند. اینها و نمونه‏های دیگری از این قبیل، شواهدی بر روحیه‏ای متعالی اکثریت قریب به اتفاق مردم شلی است که در فرهنگ ایرانی و اسلامی از آن با عزّت نفس یاد می‏کنند.
   جان آدمی عزیز است و رفاه و برخورداری دوست داشتنی است؛ اما انسانیت انسان بالاتر از هر چیز است و شخصیت و آبرو قیمتی بسیار بالاتر از مال و اندوخته دارد. کرامت نفس نیز، ارزشی برتر از معادلات و محاسبات منفعت‏گرایانه و مادی دارد.وقتی انسان به چیزی طمع می‏بندد، در واقع بخشی از انسانیت والای خویش را درمعرض خطر و تلف شدن قرار می‏دهد تا آن  خواسته  را برآورده سازد.آیا به راستی خواسته‏های نفسانی تا این حد مهم است که در چنین معامله زیانباری پی‏گیری شود؟ چگونه می‏توان به خواسته‏های دل، بی‏حساب و بی‏حدّ و مرز رسید، بی‏آنکه از معنویت و کمال و ارزش، چیزی را فدا کرد و از دست داد؟  همین عزت نفس و مناعت طبع شلی ها با عث شده است که ارزش فوق مادی خود را با خواسته‏های حقیر و هوسهای ناپایدار و درخواستهای ذلت‏بار، لکه‏دار نسازند.  عزت  به معنای صلابت و صاحبان  عزت نفس، هرگز آبروی خود را به کف نانی نمی‏فروشند و به خاطر  مناعت طبع ، هرگز خواسته‏های دل را زمینه‏ساز حقارت و زبونی و خفت و خواری نمی‏کنند.   کسی عزت نفس دارد که هویت انسانی خویش را در مقابل ضربه‏های خردکننده فسادها و تباهیها حفظ کند و این جز در سایه  خودشناسی  و آگاهی به ارزش انسانی و والایی جایگاه معنوی انسان فراهم نمی‏آید.انسان خود را با چه چیزی مقایسه می‏کند و به چه چیزی می‏فروشد و خود را به چه می‏دهد و چه می‏گیرد؟ اصلاً انسان به چه و چند می‏ارزد؟
حضرت علی(ع) در سخن زیبا و بلند و شیوایی، در بیان جایگاه رفیع انسان و ارزش وجودی او می‏فرماید:  انّه لَیْسَ لأنفُسِکم ثَمَنٌ اِلاّ الجَنَّةَ، فلا تَبیعُوها اِلاّ بِها 
یعنی؛ بدانید که برای جانها و وجودهای شما، قیمت و بهایی جز  بهشت، نیست. آگاه باشید و خود را جز به بهشت نفروشید :کسی که این جایگاه را بشناسد و از آن مراقبت کند، هرگز به پستی و حقارت و طمع و ذلت کشیده نمی‏شود و گوهر خود را به تمنیّات نفسانی و خواهشهای مادی نمی‏فروشد. عزت نفس، مانع می‏شود که انسان آگاه، خود را ارزان بفروشد. کیان وجودی  انسان، گاهی به خاطر  طلب  در هم می‏شکند. هر کس می‏کوشد خود را کامل و بی‏نیاز و بزرگوار جلوه دهد و شخصیت خویش را نگهبان باشد. ولی گاهی افراد سست اراده و طمّاع در برابر  خواستن ، آن گوهر را از کف می‏دهند.خواستن، سندِ  احتیاج  است و نشانه فقر و ناداری. گاهی یک  آبرو  در گرو یک  درخواست  قرار دارد و با گشودن دست نیاز، آن آبرو و حیثیتِ سالیان دراز، یکباره بر خاک می‏ریزد و بر باد می‏رود.امام علی(ع) فرموده است: ماءُ وَجْهِکَ جامِدٌ تُقْطِرُهُ السّؤالُ، فَانْظُرْ عِندَ مَنْ تُقْطِرُهُ؟ آبروی تو، جامد است و با سؤال و درخواست، قطره قطره می‏ریزد. بنگر که قطرات آبرو را پیش چه کسی می‏ریزی!

 

بیکی از چشمه سار های زیبای منطقه در اردیبهشت ماه
یکشنبه 86 مرداد 21 , ساعت 2:18 عصر
بسم الله الرحمن الرحیم
 

  • کنار هم قرار گرفتن دو مقوله « وحدت ملی » و « انسجام اسلامی » علاوه بر اینکه نشانه نیاز امروز و همیشه جامعه به هردوی آنهاست این مفهوم را نیز اعلام می کند که این دو ملازم همدیگر هستند.
    مردمی که می خواهند به عنوان یک مذهب با مردم دیگری که پیروان مذاهب دیگر هستند مجموعا زیر یک چتر که وجه مشترک مذاهب شان به عنوان دین واحد است قرار بگیرند. قبل از هر چیز باید خودشان با هم متحد باشند. این هدف را اگر در مورد یک ملت در نظر بگیریم طبیعی است که آن ملت فقط هنگامی می تواند سخن از انسجام با دیگر ملت ها به میان بیاورد که خود از وحدت برخوردار باشد.
    انسجام اسلامی که وحدت ملت های مسلمان است و مجموعه آنها امت واحده را تشکیل می دهند برای آنکه تحقق یابد قبل از هر چیز نیازمند شکل گیری وحدت هر یک از ملت هائی است که قرار است بخشی از امت واحده باشند. اگر خود ملت ها در درون خود دچار تفرقه باشند امکان ندارد از مجموع چنین ملت هائی یک امت متحد تشکیل شود و انسجام تحقق یابد. بنابر این انسجام اسلامی فقط درصورتی قابل تحقق است که ملت های مسلمان در درون خود دچار تفرقه نباشند.
    این واقعیت درخصوص ملت ایران که در سال جاری از زبان رهبر خود منادی « انسجام اسلامی » است بیش از دیگران مورد انتظار است . ملت مسلمان ایران هنگامی می تواند منادی انسجام اسلامی باشد که خود از انسجام داخلی برخوردار باشد و نمونه کامل وحدت ملی باشد. علاوه بر این رهبر معظم انقلاب که برای سال جاری مقوله بسیار مهم « انسجام اسلامی » را در نظر گرفته اند مقوله « اتحاد ملی » را قبل از آن قرار داده و این دو را در عمل غیرقابل انفکاک دانسته اند. عنوان ترکیبی « وحدت ملی و انسجام اسلامی » این نکته را بیان می نماید که راه رسیدن به « انسجام اسلامی » تحقق « وحدت ملی » است .
    با توجه به این مقدمه اکنون می توانیم به این سئوال مهم پاسخ بدهیم که « وحدت ملی » چگونه تحقق خواهد یافت و سئوال مهمتر آنکه دشمنان وحدت ملی چه کسانی هستند
    از آنجا که وحدت ملی با مصالح و منافع همه افراد جامعه منطبق است عوامل تحقق آنرا به راحتی می توان شناخت .
    برای همه حق و سهم قائل شدن در مواهب خدادادی و حقوق شهروندی
    آزادی های مشروع را برای همه خواستن
    حدود افراد و حریم آنها را حفظ کردن
    در موارد لازم تا حدودی که ممکن است از خودگذشتگی نشان دادن
    برای حفظ اصول و عدالت تلاش کردن
    و برای عقاید قانونی همدیگر احترام قائل شدن
    اینها حداقل حقوقی است که همه شهروندان یک جامعه باید از آن برخوردار باشند. تامین بعضی از این امور برعهده حکومت و رعایت بقیه بر عهده آحاد مردم است . در مواردی که مردم و یا دولتمردان از انجام وظایف خود تخطی نمایند باید براساس موازین قانونی با آنها برخورد شود تا شرایط وحدت فراهم گردد. اگر جامعه ای در تحقق وحدت دچار مشکل است عقلای جامعه باید بررسی کنند و به این سئوال اساسی پاسخ بدهند که کدامیک از عوامل وحدت دچار اختلال گردیده و رعایت نمی شود و بعد از شناسائی بلافاصله برای برطرف نمودن آن اقدام نمایند.
    با توضیحات اجمالی که درباره عوامل وحدت ملی داده شد شناخت دشمنان وحدت بسیار آسان است .
    دریغ کنندگان از اعطای حق و سهم افراد و اقشار جامعه در زمینه های مختلف مواهب خدادادی و حقوق شهروندی
    محدود کنندگان آزادی های مشروع و متجاوزان از حد و مرز آزادی های مشروع
    حریم شکنان و متجاوزان به حدود افراد از طریق بی حرمتی ها دروغ ها تهمت ها و شایعه سازی هائی که معمولا برای زمین زدن رقبا و خارج ساختن آنها از میدان صورت می گیرد.
    کسانی که در موارد لازم حاضر به گذشت برای رسیدن به مصالح بالاتر و منافع عمومی نیستند.
    مخالفان عدالت و کسانی که به حقوق عمومی تجاوز می کنند
    خودمحوران و افراد و گروه هائی که فقط خود و عقاید خود را قبول دارند و حاضر نیستند برای عقاید قانونی دیگران اهمیت و ارزش قائل شوند.
    اینکه در جامعه ما پای بندی به حقوق شهروندان گروه ها احزاب و جمعیت ها چقدر است نکته ایست که نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه است و نمی توان به صورت نظری درباره آن قضاوت کرد اما اگر احساس شود تحقق وحدت با مشکل مواجه است باید به این نتیجه رسید که در یک یا چند مورد به اموری که به عنوان عوامل تحقق وحدت برشمرده شد پای بندی وجود ندارد. در چنین مواردی می توان دریافت که دشمنان وحدت در جامعه فعالند و باید با آنها برخوردی جدی شود.
    با قطع نظر از میزان فعال بودن دشمنان وحدت در جامعه ما و یا قوت و ضعف عوامل تحقق وحدت در این واقعیت نباید اندکی تردید نمود که ما وقت زیادی نداریم . دشمنان ما بشدت فعالند و ما فقط درصورتی که اراده ای همگانی برای سرمایه گذاری مادی و معنوی گسترده برای تقویت عوامل وحدت ملی و مقابله با دشمنان آن داشته باشیم و کمترین کوتاهی را در این زمینه روا نداریم توفیق تحقق وحدت ملی را به دست خواهیم آورد امری که نقطه عزیمت به عرصه انسجام اسلامی خواهد بود و جهان اسلام را در برابر مطامع دشمنان اسلام بیمه خواهد کرد.

    روزنامه جمهوری اسلامی 21/05/1386
















  • چهارشنبه 86 مرداد 10 , ساعت 11:45 صبح

    روستای شلی به عنوان قشلاق اهالی مورد استفاده قرار می گرفت ودامداران ان منطقه جهت دسترسی بهتر به چراهگاهای سرسبزتر دو ییلاق تابستانه به نامهای (شن چاله)و(اسبه‏رو)کوچ تابستانه داشتن که این دو ییلاق به جهت قرار گرفتن در ارتفاعات بالا بسیار خنک وسرسبز هستن به حدی که در تابستان در ارتفاعات می توان از برف ناشی از بارش زمستان استفاد نمود

     


    دوشنبه 86 مرداد 8 , ساعت 11:9 صبح

    به دنبال معرفی روستای شلی دربخش قبلی به استحضار عزیزان می رساند که این روستا   در 80کیلومتری شهرسمنان قرار داشته و از توابع بخش مهدیشهر می باشدکه با تعدادی از روستاهای دیگر منطفه پشتکوه تا قبل از استان شدن سمنان در حوزه استحفاظی استان مازندران قرار داشته اندکه بحمدا... به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی از نعمت امکاناتی نظیر جاده.برق.اب اشامیدنی بهداشتی.تلفن و... بهره مند گردید وباتوجه به قرار داشتن در حاشیه جنگل ازیک طرف وکوهستان از طرف دیگر دارای چشم انداز بسیار زیباو مناطق دیدنی جالب به همراه چشمه سار هامیباشدکه هر بینده ای را مجذوب خود می کند




    یکشنبه 86 مرداد 7 , ساعت 1:37 عصر
    <      1   2   3   4      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ