سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند می تواند هنگامی که از چیزی که نمی داند پرسیده شود، بگوید : «خدا داناتر است» و برای غیر دانشمند این حقّ نیست . [امام صادق علیه السلام]
 
سه شنبه 86 آبان 15 , ساعت 12:22 عصر

در روایات فراوانی از منابع اهل سنت و بیشتر از آن در منابع شیعه آمده است که خلفا و جانشینان پیامبر(ص) دوازده نفرند، در برخی از آنها، اسامی دوازده نفر آمده که همان دوازده امام شیعه هستند و روایات مطلقه که فقط گفته دوازده نفر جانشین پیامبر(ص) هستند نیز جز بر مذهب شیعه دوازده امامی قابل توجیه نیست، همچنان که برخی دانشمندان منصف اهل سنت به این مسئله اعتراف کرده  اند.

بسیاری بر این باورند که انتخاب امامان دوازده گانه با نام و نشان به امر الهی توسط پیامبراکرم(ص) اختصاص به منابع شیعه دارد و فقط در مدارک آنها این مطلب آمده و در منابع و روایات اهل سنت به این دو تصریح نشده است. ولی این پندار ناصحیح است در منابع و روایات اهل سنت نیز به این مسئله اشاره و گاه تصریح شده است که به نمونه هایی اشاره می شود.

 الف. روایاتی که امامان را دوازده نفر معرفی می کند.

1. در صحیح مسلم از جابربن سمره نقل شده که پیامبراکرم(ص) فرمودند: «لایزال هذا الامر عزیزا الی اثنا عشر خلیفه ... کلهم من قریش؛ پیوسته امر امامت عزیز خواهد بود با وجود دوازه خلیفه ... که همگی آنان از قریش هستند.» [1]

2. شعبی از مسروق نقل کرده که ما نزد عبدالله بن مسعود نشسته بودیم، در حالی که او برای ما قرآن می خواند. مردی به او گفت: آیا از رسول خدا(ص) پرسیدید که چند نفر بر این امت خلافت خواهند کرد؟ عبدالله در جواب گفت: بلی پرسیدیم.« فقال اثنا عشر بعدد نقباء بنی اسرائیل، پس فرمود: دوازده نفر به تعداد پیشوایان بنی اسرائیل.» [2]

3. در صحیح بخاری نیز آمده که پیامبراکرم(ع) فرمود: « یکون بعدی اثنا عشر امیرا ... کلهم من قریش؛ بعد از من(برای امت) دوازده امیر خواهد بود ... که همگی آنها از قریش هستند.»  [3]

 ب. روایاتی که به اسم ائمه تصریح دارند.

علاوه بر منابع بی شمار شیعه در مدارک اهل سنت نیز(با همه کنترلهایی که انجام پذیرفته) روایاتی داریم که در آنها به نام مبارک ائمه(ع) تصریح شده است که به دو مورد اشاره می شود.

1. جوینی نقل کرده که نعثل یهودی به پیامبر عرض کرد: از وصی خود به ما خبر بده؛ چرا که برای تمامی پیامبران وصی و جانشین بوده است و نبی ما یوشع بن نون را وصی خود قرار داد.

پیامبراکرم(ص) در جواب فرمود: « همانا وصی و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالب(ع) است و بعد از او دو فرزندش حسن و حسین(ع) و بعد از آن دو نه امام دیگر از صلب حسین(ع) هستند. نعثل می گوید: ای محمد(ص) نام آن نه را برایم بگو! پیامبر هم نام یکایک آنها را بیان کرد. [4]

2. خوارزمی از سلمان نقل می کند که: به حضور پیامبر(ص) شرفیاب شدیم که حسین در آغوش او بود. چشمان او را بوسید و فرمود: « انک سید ابو ساده، انک امام بن امام انک حجه ابن حجه ابو حجج تسعه من صلبک تاسعهم قائمهم؛ بدرستی تو سید و پدر سادات هستی، تو خود امام و فرزند امام هستی، تو خود حجت و فرزند حجت(خدایی) و پدر نه حجت از نسل خود هستی که نهمین آنها قائم آنهاست.» [5]

هر چند با تأسف باید گفت که عده ای راویان و مورخان اهل سنت برای سرپوش گذاشتن بر واقعیات از نقل این گونه روایات فرار کرده اند و برخی از آنهایی هم که نقل کرده اند، توجیهات غیرقابل قبولی برای آن ارائه نموده اند مثل این که دوازده امام، خلفای راشدین و هشت خلیفه بعدی است که معاویه و یزید نیز جزء آنها هستند و ... در حالی که احادیث فوق و مشابه آن جز با عقاید شیعه اثنا عشری با هیچ عقیده و مذهبی سازگاری ندارد. در این بخش به سخنان یکی از دانشمندان اهل سنت که قضاوت منصفانه ای درباره این روایات دارد به صورت فشرده اشاره می کنیم:

روایاتی که حاکی از آن است که جانشینان پیامبر(ص) پس از او دوازده نفر هستند، از طریق روایان فراوانی وارد شده است. گذشت زمان و آشنایی انسان با جهان روشن ساخته است که مقصود پیامبر از این دوازده خلیفه، همان امامان دوازده گانه از اهل بیت اوست زیرا نمی توان این احادیث را بر خلفای راشیدین [6] تطبیق کرد چون تعداد آنان از دوازده تا کمتر است همچنین نمی توان آنها را بر پادشاهان اموری منطبق نمود زیرا تعداد آنان از دوازده تا بیشتر بوده و همگی جز عمربن عبدالعزیز عناصری ظالم و ستگر بوده اند، گذشته از این در برخی از این روایات پیامبر(ص) فرموده است: « این دوازده نفر از دودمان هاشمند» در حالی که خلفای بنی امیه از تیره «امیه» بوده اند. در برخی روایات آمده است که پیامبر اسلام وقتی خواست بگوید « جانشینان من همگی از بنی هاشمند» از صدای خود کاست زیرا گروهی از حضار خلافت بنی هاشم را دوست نداشتند. همچنین نمی توان این دوازده خلیفه را به خلفای عباسی تفسیر کرد زیرا تعداد آنان از دوازده نفر بیشتر بوده و(افزون بر این) آنان پیوسته با نزدیکان پیامبر(ص) در جنگ و ستیز بوده اند و فرمان خدا را درباره نزدیکان او [7] رعایت نکردند.

بنابراین راهی جز این نیست که بگوییم مقصود پیامبر در روایات مزبور، دوازده خلیفه از عترت و اهل بیت اوست که همگی داناترین مردم عصر خود و پارساترین و بافضیلت ترین آنها بوده اند و دانش های خود را جز از طریق پدران خود که سینه به سینه پیامبر می رسید، نگرفته بودند.» [8]

این اعتراف که با استدلال و منطق همراه است به خوبی می تواند در مسئله امامت که از اصلی ترین نقطه اختلاف شیعیان و اهل سنت است، راهگشا باشد.

اما در منابع شیعیان روایات وارده درباره دوازده امام با نام و نشان بیش از آن است که حتی در یک کتاب بتوان جمع آوری کرد هر چند در برخی منابع گردآوری شده است. [9]

ما فقط به خطبه غدیریه اشاره می کنیم که بیش از شش نوبت به امامت امامان دوازده گانه تصریح شده است هر چند در اذهان مردم حتی شیعیان این گونه که در غدیر خم، پیامبراکرم(ص) فقط به امامت امیرمؤمنان علی(ع) پرداخته است در حالی که به امامت همه امامان تصریح شده است که به نمونه هایی اشاره می شود:

1. سپس بعد از من علی ولی شما و امام شما فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علی(ع) تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید، است.»[10]

2. در فراز دیگر فرمود: «ای مردم! به راستی علی(ع) و پاکانی از فرزندانم،‌ثقل اصغر هستند ... بیدار باشید! آنها امینان خدا در میان خلق خدا هستند وفرمانروایان خدا در میان خلق خدا هستند و فرمانروایان خدا در روی زمین، بیدار باشید! به حقیقت من انجام دادم، بیدار باشید! که من رساندم، بیدار باشید! که من بگوش شما رساندم، بیدار باشید! که من آشکار کردم، بیدار باشید! که به راستی خدای عزیز و جلیل فرمود و من نیز از طرف خدای عزیز و جلیل گفتم.» [11]

3. و در ادامه فرمود: « ای مردم! قرآن معرفی می کند که امامان بعد از او(علی) فرزندان او هستند و من نیز به شما فهماندم که آنان از(نسل) من و او هستند، آنجا که خداوند عزیز و جلیل می فرماید: « کلمه پاینده ای در نسل او» و من گفتم: «اگر به آن دو(قرآن و ائمه(ع)) تمسک کنید، هرگز گمراه نمی شوید.» [12]

4. آن گاه دستور داد که مردم این گونه بیعت کنند: « به راستی ما شنیدیم و اطاعت می کنیم و راضی هستیم در مقابل آنچه از پروردگار ما و پروردگارت به ما درباره علی و فرزندانش از امامان رساندی، بر این(خلافت) با دلها و جانها و زبانها و دستهایشان بیعت می کنیم و می میریم و زنده می شویم، تغییر و تبدیل ایجاد نمی کنیم ... و خدا و تو و علی امیرمؤمنان و فرزندان او را که امام هستند، اطاعت می کنیم، همان فرزندانی که یادآور شدی از ذریه تو از نسل علی بعد از حسن و حسین(ع) هستند.» [13]

پی نوشت ها:

[1]- صحیح مسلم، داراحیاء التراث العربی، ج3، ص1453.

[2]- مسند،‌ احمد، مؤسسه الرساله، ج6، ص321، ر.ک مجمع الزوائد، هیثمی، درالکتاب العربی بیروت، ج5، ص190؛ مسند ابویطی موصلی، دارالمأعون، بیروت، ج8، ص444.

[3]- صحیح بخاری، داراحیاء التراث العربی، ج9، ص101.

[4]- فرائد المسطین، جوینی، بیروت، مؤسسه المحمودی، ج2، ص134.

[5]- مقتل الحسین(ع) خوارزمی، مکتبه المفید، قم، ج1، ص146.

[6]- مقصود خلفای چهارگانه(ابوبکر، عمر، عثمان و علی(ع)) است.

[7]- قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی؛ بگو از شما اجری جز دوستی بستگان و اهلبیتم نمی خواهم»(شوری/25).

[8]- سلیمان قندوزی بلخی، ینابیع الموده، استانبول، 1301، ص446 به نقل از سیره پیشوایان مهدی پیشوایی، مقدمه جعفر سبحانی، ص13-14.

[9]- مانند اثبات الهداه، حر عاملی و ... .

[10]- بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج37، ص207-208.

[11]- همان، ج37، ص209؛ عوالم المعلوم، شیخ عبدالله بحرانی، ج15، ص235-376.

[12]- بحارالانوار، ج37، ص215.

[13]- همان، ص 215.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ